فرکانس درمانی
به گفته نیکولا تسلا:« اگر میخواهید جهان را درک کنید، در رابطه با انرژی، فرکانس و ارتعاش فکر کنید.» همه چیز در نوسان است؛ زمین، آسمان، باد، آتش و آب همه ارتعاش میکنند و همه فرکانس مخصوص به خود را دارند. کالبد فیزیکی ما، اندامها، خون، همه حیوانات، درختان، گلها، رودها، اقیانوس، سنگها، کریستالها و فلزات، همه در نوساناند. قانون ارتعاش میگوید که هر چیزی در این جهان، چه دیده شود و چه دیده نشود، اگر تجزیه شود و در خالص ترین و پایهای ترین شکل، از انرژی یا نوری تشکیل شده که به عنوان یک فرکانس موجی یا الگو وجود دارد و نوسان میکند.
نوسان ها/فرکانس ها:
همه چیز در جهان ما از یک نوع واحد ساختمانی ایجاد شده و علم به این نتیجه رسیده که وقتی ماده را تماما تجزیه کنیم، این انرژی است که با فرکانسهای مختلف در نوسان است.
علاوه بر این نکته که همهچیز در نوسان است، همه مواد اعم از جامد، مایع و گاز در حقیقت فضای خالی اند. الکترونها، پروتونها و نوترونها در اتم در حرکت دائمیاند.(نوسان) فیزیکدان آلبرت آینشتن میگوید:« همه جیز انرژی است و بیش از این نیست. با فرکانس واقعیتی که میخواهی سازگار شو و نمیتوانی در آن واقعیت نباشی. نمیتواند جز این باشد. این فلسفه نیست، بلکه فیزیک است.»
برخی افراد این را قانون جذب یا نوسان میدانند. واقعا اهمیتی ندارد که ما آن را چه مینامیم، در صورتی که نسبت به آن آگاه باشیم و آن را یک قانون جهان محسوب کنیم، همانطور که قانون گرانش را قبول کردهایم. از قبل میدانیم که موجی که قوی تر است و فرکانس پایدارتری دارد، بر امواج با فرکانس ضعیفتر غلبه میکند تا با فرکانس خود رزونانس کنند.
باب دویل:
به گفته نویسنده باب دویل: «به بیانی ساده، قانون جذب میگوید که هر چیز شبیه به خودش را جذب میکند. اما ما در سطح فکر داریم صحبت میکنیم.» افکار، تصاویر و مکالماتی که در ذهنمان داریم، نوسان خاصی دارند. جان اسراف، کارآفرین و معلم زندگی که به میلیونها نفر کمک کرده زندگیشان را بهبود بخشند و به خواسته قلبیشان برسند، میگوید:« چیزی که اگثر مردم متوجه آن نمیشوند این است که هر فکری فرکانسی دارد.
ما میتوانیم یک فکر را اندازهگیری کنیم. پس اگر به یک چیز بارها و بارها فکر کنید یا آن را تصور کنید، پولی که میخواهید داشته یاشید، ساختن یک کارخانه، یافتن نیمه گمشده خود. اگر آن را تصور کنید، دارید آن فرکانس را دائما منتشر میکتید. شما هرآن چیزی میشوید که بیشتر از همه به آن فکر میکنید.
دکتر جو ویتال متافیزیست میگوید:« افکار یک سیگنال مغناطیسی میفرستند که نظیر آن را به شما باز میگرداند. اگر زندگی خود را در رفاه فرض کنید، همان را جذب میکنید. این همیشه نتیجه میدهد، هر بار و برای همه.»
قانون جذب در فرکانس درمانی :
قانون جذب در فرکانس درمانی درست مانند قانون رزونانس و گرانش کار میکند. همیشه در کار است. به هر چیزی که فکر کنیم آن را به سمت زندگیمان میکشیم. زندگی ما در همین لحظه نتیجه مستقیم افکار ما و انتظارات ناخودآگاه ما از گذشته است. برای سلامتی یک انسان لازم است که برای مثبت اندیشی وقت بگذارد، که فقط چیزی را که میخواهد تجربه کند تصور کند، و احساسی را که میخواهد داشته باشد در خیالش بپروراند و آن را به جهان بازتاب دهد.
تولید دائمی افکار منفی و ندانستن علت اینکه چرا زندگی موقعیتهای منفی ایجاد میکند، مانند این است که در هوا بپری و توقع داشته باشی که پرواز کنی. انسانها نمیتوانند پرواز کنند. گرانش دارد ما را به پایین میکشد درست مانند که ارتعاش قوی که تمام نوسانهای نزدیکش را همفرکانس میکند.
پیش گویی خودسازنده:
اصطلاح “پیش گویی خودسازنده” توسط جامعه شناس رابرت ئرتون در ۱۹۴۸ساخته شد.در توضیحش میگوید که نوعی پیشگویی است که رفتار ما را یه گونهای تحت تاثیر قرار میدهد که آن پیشگویی به وقوع پیوندد. فلسفه قضیه این است که افکار خودآگاهانه علاوه بر افکار ناخودآگاه چارچوب فکری، رفتار ما و اطرافیانمان را تغییر میدهد. در نتیجه، این روندهای فکری سرانجام زندگی ما را تحت تائیر قرار میدهد. بهترین مثال آن محیط مدرسه است.
معلمین وقتی رفتار مثبتی نسبت به دانشآموز دارند، نقشی اساسی در پیشبرد آنها به سمت موفقیت ایفا میکنند. در عین حال، وقتی یک معلم توقعات پایینی از یک دانش آموز دارد، او به احتمال زیاد به توقعات معلم پی میبرد و شکست میخورد.
ما در مورد خودمان نوعی پیشبینی میکنیم که بر رفتار و عواقب کارهایمان موثر است. برای مثال، وقتی که با یک چالش جدید در زندگی رو به رو میشویم، اگر با اعتماد به نفس و انتظار موفقیت با آن رو به رو شویم، به احتمال خیلی زیاد موفق میشویم.
با این حال، اگر ما عمیقا باور داشته باشیم که نمیتوانیم از پس مسئولیتها بربیاییم، خلق و خوی ما را تحت تاثیر قرار میدهد و احتمال زیاد موفقیت کمتری کسب میکنیم. مهم نیست که چه چیزی راجع به خودمان یا دیگران فکر میکنیم، اما درست فکر میکنیم چون آن را به واقعیت تبدیل میکنیم.
اکارت تول نویسنده و معلم روحانی در کتابش با نام قدرت لحظه، یاد میدهد که چگونه با خاموش کردن فرآیند فکر کردن فرکانس ارتعاشی خود را بالا ببریم.او توضیح میدهد که چگونه ذهن همهی آگاهی را تحت سلطه خود میگیرد.به گفته او تفکر وسواس گونه به یک بیماری همهگانی تبدیل شده. او خواستار این است که آگاهی را با تمرین کسب آگاهی درون کالبدی بازیابی کند. بیورزوناس یا فرکانس درمانی
به راحتی از درون بدن خود را به عنوان یک میدان انرژی حس کنید. این تمرین مقادیر زیادی آگاهی که در ذهن محصور شده را آزاد میکند. نکته مهم این است که در یک ارتباط پیوسته با کالبد درونی باقی بمانید، آن را همیشه حس کنید. این به سرعت به زندگی شما عمق میبخشد و آن را متحول میسازد.
هر چقدر بیشتر به کالبد درونی خود توجه کنید، فرکانس آن بیشتر میشود. درست مانند چراغی که با افزایش شدت جریان برق به آن نورش را زیاد میکنیم. نیروی منفی در این سطح انرژی بالاتر دیگر نمیتواند شما را تحت تاثیر قرار دهد و شما رویدادهای جدیدی را تجربه میکنید که بازتاب این فرکانس بالاتر است.
با نگه داشتن تمرکز بر کالبد داخلی تا حدی که امکان دارد، ما به لحظه اکنون متصل میمانیم و خود را در دنیای اطراف و ذهن گم نمیکنیم. ممکن است افکار و احساسات، ترسها و تمایلات هنوز وجود داشته باشند اما دیگر این قابلیت را ندارند که بر ما چیره شوند.
برخی افراد میگویند که هنگام تمرین آگاهی درون کالبدی احساس خوشایندی ندارند که احتمال زیاد به دلیل باقی ماندن احساسیت که از آن مطلع نبودهایم و با شروع به تمرکز بر کالبد درونی به آن پی بردهایم. تا زمانی که به آن توجه نکنید، آن احساس از عمیق تر شدن در کالبد درونی جلوگیری خواهد کرد.
توجه کلید تغییر است، مانند پرتوی از نور. قدرت تمرکز کردن آگاهی ما همهچیز را به خودش تبدیل میکند.
درموجودی که به درستی فعال است یک احساس طول عمر بسیار کوتاهی دارد، با این وجود وقتی احساس حضور نداشته باشید، یک احساس میتواند روزها و هفتهها در شما دوام بیاورد و یا حتی با سایر احساساتی که فرکانس مشابهی دارد جمع میشود و کالبد دردمند را به وجود میآورد.
آگاهی درون:
آگاهی کالبد درونی قدرت آن را دارد که حس منفی را به نور تبدیل کند و ما با انجام این پاکسازی روحی فرکانسمان ارتعاش خود را افزایش میدهیم. با نوسان در فرکانسی بالاتر همچنین پیر شدن کالبد فیزیکی را آهستهتر میکند. به محض اینکه حالت عادی شما از گرفتار ذهن بودن به بودن در بدن و لحظه اکنون تغییر مییابد، کالبد فیزیکی شما احساس سبکی، شفاف بودن و زنده بودن بیشتری میکند.
هرچه آگاهی بیشتر حضور داشته یاشد، ساختار مولکولی آن در واقعیت تراکم کمتری پیدا میکند. آگاهی بیشتر به معنای کم شدن توهم جهان مادی است. ما یگانگی را تجربه میکنیم.
بدن عاشق توجه ماست و هنر آگاهی درون شیوهای موثر برای خوددرمانی است. اکارت توضیج میدهد:« اکثر بیماریها هنگامی وارد میشوند که شما در کالبدتان حضور ندارید. اگر صاحب خانه نباشد، هر نوع شخصیت تیرهای مقیم آن خانه میشود.
وقتی در بدن خود زندگی کنید، ورود یک مهمان ناخوانده را سختتر میسازید.» او اضافه میکند که ایمنی روانی ما نیز با احساس حضور ما تشدید میشود و ما را در برابر میدان نیروهای منفی ذهنی-احساسی که از طرف بقیه ایجاد میشود و بسیار نیز مسری است محافظت مینماید.
احساس حضور با یک سپر از ما محافظت نمیکند، اما با بالا بردن فرکانس کلی میدان انرژی باعث میشود که هر چیزی که فرکانس پایین تری دارد از جمله ترس، عصبانیت، افسردگی، با فرکانس بالاتر، شفاف و پایدار ما رزونانس نمیکند.
اختیارات انسان:
ما به عنوان یک انسان اختیار داریم و میتوانیم شاهد و نظارهگر افکارمان باشیم، آگاه شویم و با این کار به عرصه حضور وارد شویم. با نظاره کردن افکارمان و تمرین آگاهی درون و قدردانی خود را از واکنشهای ذهن “از پیش برنامهریزی شده” به دنیای اطرافمان آزاد میکنیم.
در نتیجه قادر خواهیم بود عواطف خود را تماما احساس کنیم و به راحتی بگذاریم بروند و میتوانیم تجاربی را داشته باشیم که انتخاب میکنیم. ما به جای بگذاریم افکار وسواسگونه و احساسات خارج از کنترل زندگیمان را کنترل کند، از ذهنمان فقط زمانی استفاده میکنیم که به آن نیاز داریم.
وقتی بتوانیم فرای افکارمان برویم و یاد بگیریم از افکارمان به عنوان ابزاری پیشرفته استفاده کنیم، و به یاد داشته باشیم که فقط یک “ابزار” است که ما به عنوان موجوداتی آگاه از آن استفاده میکنیم، میتوانیم فرکانس خود و تمام هستی را تغییر دهیم.
چیزی که از آن مطمئن هستم این است که رویکرد مثبت، قدردانی و ایمان به خود میتواند دنیای ما را به گونهای محسوس تغییر دهد. وقتی پی میبریم که هرآنچه هستیم فرکانس است، این قدرت را در خود مییابیم که در زنگی تجربههایی که میخواهیم داشته باشیم و آیندهمان را دگرگون سازیم. انسان این تواتایی را دارد که فرکانس خود را تغییر دارد و من عمیقا باور داریم که هریک از شما میتوانید جهان خود را بسازید.
فرکانس درمانیبی:
فرکانس درمانی یا تراپی فرکانس یکی از روشهای غیردارویی است که برای درمان و مدیریت انواع مختلف از بیماریها و اختلالات مورد استفاده قرار میگیرد. این روش بر اساس اصلی ساده شکل میگیرد: هر یک از سلولها و بافتهای موجود در بدن فرکانس الکتریکی خاصی دارند. از این رو، با استفاده از دستگاههایی که میتوانند فرکانسهای الکتریکی خاصی را تولید کنند، میتوان تأثیر مثبتی بر سلامت فیزیکی و روانی انسان گذاشت.
فرکانس درمانی در موارد مختلفی مانند کاهش درد، تسریع فرآیند التیام، کنترل التهاب و حتی افزایش سطح انرژی مورد استفاده قرار میگیرد. البته باید توجه داشت که این روش هنوز بهطور کامل توسط تحقیقات علمی تأیید نشده است و بیشتر بهعنوان یک روش جانبی و تکمیلی در کنار درمانهای دیگر مورد استفاده قرار میگیرد.
سایت استاد کاوه هیچ گونه مسئولیت در قبال انجام دادن موارد گفته شده ندارد.